دیکشنری جامع آب بند (سیل) یک لغتنامه کاربردی است برای آشنایی با انواع مفاهیم موجود در صنعت آب بندی.
با توجه به اینکه اغلب لغات انگلیسی هستند ، این دیکشنری بر اساس حروف انگلیسی مرتب شده است.
Abrasion Resistance | مقاومت در برابر سایش: توانایی یک ترکیب لاستیکی برای مقاومت در برابر سایش سطح توسط عمل مکانیکی. |
---|---|
Abrasion Resistance | شتاب دهنده: یک ترکیب شیمیایی که باعث افزایش سرعت ولکانیزه شدن لاستیک های طبیعی یا مصنوعی می شود. |
Abrasion Resistance | هوادهی: حباب های هوا (یا گاز) که در یک مایع به دام افتاده یا جمع شده اند. |
Ageing | پیری: تغییر در ویژگی های لاستیک ها با زمان به طور خاص تحت تأثیر عوامل محیطی (مانند نور، گرما و غیره). |
Air Checks / Traps | چکهای هوا / تلهها: نشانهها یا فرورفتگیهای سطحی ناشی از گیر افتادن هوا بین سطوح لاستیکی در حال پخت و سطح قالب یا پرس. |
Air Side | سمت هوا: طرف آب بند که به سمت بیرون یا به سمت جو است، برخلاف سیال در حال آب بندی. |
Aliphatic | آلیفاتیک: گروه عمده ای از ترکیبات آلی که با وجود آرایش زنجیره ای مستقیم از اتم های کربن مشخص می شود. سه زیر گروه که هیدروکربن های آلیفاتیک را تشکیل می دهند عبارتند از: پارافین ها (آلکان ها)، الفین ها (آلکن ها) و استیلن ها (آلکین ها). |
Ambient Temperature | دمای محیط: دمای محیط اطراف یک جسم خاص. |
Aniline Point | نقطه آنیلین: نشانه عمومی محتوای معطر یک سیال روغن که به عنوان پایین ترین دمایی که روغن با حجم مساوی آنیلین قابل اختلاط است تعیین می شود. |
Anti-Extrusion Ring (Device) | حلقه ضد اکستروژن (دستگاه): یک دستگاه واشر مانند از یک ماده نسبتاً سخت و سخت که در غده در سمت پایین دست آب بند نصب می شود تا از اکستروژن آب بند در شکاف قطری هنگام تحت فشار جلوگیری کند. به طور خلاصه، حلقه یا دستگاه مشابهی که با یک آب بند مونتاژ شده است تا از اکسترود شدن آب بند در فضای خالی جلوگیری کند. (توضیحات جایگزین برای حلقه پشتیبان یا یا واشر پشتیبان). |
Antioxidants | آنتی اکسیدان ها: افزودنی در مخلوط لاستیکی برای مقاومت در برابر اکسیداسیون. |
Antiozonant | آنتی اوزونانت: افزودنی در مخلوط لاستیکی برای مقاومت در برابر تخریب ناشی از ازن. |
Automatic Seal | آب بند خودکار: اصطلاح کلی که برای توصیف طرح های آب بند هایی که تحت فشار هستند به کار می رود. به طور خاص برای طبقه بندی انواع خاصی از آب بند لب های انعطاف پذیر استفاده می شود. |
Axial Clearance | فاصله بین یک عنصر آب بندی و سطح داخلی پوشش. |
Axial Interferences | تداخل محوری: فاصله یا تفاوت ابعادی بین ID یا OD یک آب بند و میله مونتاژ شده (یا شفت) یا قطر محفظه به ترتیب. |
Back (of seal) | پشت (درم بند): طرف آب بند که رو به بیرون یا مخالف آن است که رو به سیال در حال آب بندی است. |
Back-up Ring: | حلقه پشتیبان: یک دستگاه واشر مانند از یک ماده نسبتاً سخت و سخت که در غده در سمت پایین دست آب بند نصب می شود تا از اکستروژن آب بند در شکاف قطری در هنگام تحت فشار جلوگیری کند. به طور خلاصه، حلقه یا دستگاه مشابهی که با یک آب بند مونتاژ شده است تا از اکسترود شدن آب بند در فضای خالی جلوگیری کند. (نام جایگزین حلقه ضد اکستروژن یا واشر پشتیبان) |
Back-up washer | واشر پشتیبان: وسیله ای شبیه واشر از یک ماده نسبتاً سخت و سخت که در غده سمت پایین دست آب بند نصب می شود تا از اکستروژن آب بند در شکاف قطری در هنگام تحت فشار جلوگیری کند. به طور خلاصه، حلقه یا دستگاه مشابهی که با یک آب بند مونتاژ شده است تا از اکسترود شدن آب بند در فضای خالی جلوگیری کند. (نام جایگزین برای حلقه ضد اکستروژن یا حلقه پشتیبان) |
Bellows | دم: آب بند خروجی از نوع «بوت» شبه استاتیک که به عنوان بند بند نیز شناخته می شود. |
Bench Test | تست رومیزی: یک آزمایش آزمایشگاهی که شرایط خدمات محصول را تقریب میکند. |
Bending Modulus | مدول خمشی: اندازه گیری نیروی اعمالی مورد نیاز برای خم کردن یک ماده در یک فاصله معین حول یک شعاع مشخص. اندازه گیری خاصیت ارتجاعی مواد (سفتی). |
Bleeding | خونریزی: فیلم یا دانههایی که توسط اجزای ترکیبی مانند نرمکنندهها تشکیل میشوند که به دلیل ناسازگاری با الاستومر پایه و/یا مواد ترکیبی به سطح محصولات لاستیکی مهاجرت کردهاند. |
Blemish | لکه: علامت یا تغییر شکل سطحی. |
Blisters | تاول: یک نقطه برجسته روی سطح آب بند ایجاد شده توسط یک فضای خالی داخلی، یا یک جیب پر از هوا. |
Bloom | بلوم: تغییر رنگ سطح شیری رنگ ناشی از مهاجرت برخی از اجزای ترکیبی (مانند آنتی اوزون ها) به سطح لاستیک پس از قالب گیری یا نگهداری. فیلم مومی به عنوان یک پوشش محافظ از قسمت در برابر اکسیداسیون محافظت می کند. این تغییر رنگ بر عملکرد مواد تأثیر منفی نمی گذارد. |
Braid: | قیطان: ساختار توخالی یا جامد از بخش گرد، مربع یا چند ضلعی که از رشته های به هم پیوسته یا رشته نخی که به صورت مورب به محور قیطان گذاشته شده است، ساخته شده است. |
Braid-over-Braid | قیطانی که توسط بیش از یک عبور از یک دستگاه بافندگی چند حامل تولید می شود. |
Break-out Friction | اصطکاک شکست: نیروی اصطکاکی که برای شروع حرکت باید بر آن غلبه کرد. به طور خاص نقطه ترد اصطکاک ایستا |
Brittler Point | : دمایی که در آن یک الاستومر شکننده می شود. |
Bulls Ring | حلقه گاو: نوعی حلقه پیستون. یک حلقه سفت یا نیمه صلب که در یک انتها یا هر دو انتهای یک گیره استفاده می شود تا از اکستروژن بسته بندی در فضای خالی جلوگیری کند. |
Case | مورد: جزء فلزی یک آب بند که عنصر آب بند به آن محدود شده، گیره یا به شکل دیگری محصور شده است. |
Centring Ring (Centering Ring) | حلقه مرکزی (حلقه مرکزی): امتداد یک واشر طراحی شده برای قرار دادن واشر در مرکز روی فلنج. |
Checking | چک کردن: ترک خوردگی یا ترک خوردگی سطح الاستومر در اثر اثر نور خورشید. |
Chevron Seal | آب بند شورون: حلقه آب بند (یا مجموعه حلقه) با مقطع V شکل. |
Chrysotile | کریزوتیل: سیلیکات منیزیم فیبری یا کانی آزبست “سفید”. |
Clearance | ترخیص: تفاوت ابعادی بین عنصر آب بندی و جزء مرتبط. |
Co-axial Seal | آب بند هم محور: آب بند مرکب به شکل دو (یا چند) عضو حلقه هم محور. |
Coefficient of Thermal Expansion | ضریب انبساط حرارتی: مقدار مورد استفاده برای تعیین میزان تغییر ابعاد خطی برای یک الاستومر خاص که وابسته به دما است. |
Cold Flexibility | انعطاف پذیری سرد: انعطاف پذیری پس از قرار گرفتن در معرض الاستومر در دمای پایین مشخص برای مدت زمان مشخص. |
Cold Flow | جریان سرد: اصطلاحی که تمایل مواد خاصی را برای ادامه تغییر شکل یا خزش تحت فشار آب بندی ثابت (بار فشاری) توصیف می کند. |
Cold Resistant | مقاوم در برابر سرما: قابلیت عملکرد در دمای پایین بدون از دست دادن قابلیت سرویس. |
Collar | یقه: نوع مشخصه لبه میله ای انعطاف پذیر که به عنوان آب بند کلاه یا حلقه کلاه نیز شناخته می شود. |
Composite Seal | آب بند کامپوزیت: عملکرد آب بندی الاستومرها را با خواص فیزیکی مواد متصل شده (یعنی فلز، پلاستیک و غیره) ترکیب می کند. |
Compound | ترکیب: یک ماده الاستومری حاصل از ترکیب تعدادی از مواد شیمیایی منفرد در یک مخلوط دسته ای. پردازش بیشتر مواد کاملاً مخلوط شده، برای ایجاد پیوند متقابل زنجیره های پلیمری (ولکانیزاسیون)، منجر به ایجاد یک محصول مفید لاستیک مانند می شود. |
Compression Modulus | مدول فشرده سازی: نسبت نیروی فشاری اعمال شده (تنش) به تغییر شکل حاصل از ماده آزمایش (کرنش). کرنش فشاری به صورت کسری از ارتفاع یا ضخامت اولیه نمونه آزمایش در جهت نیروی اعمالی بیان می شود. به طور خلاصه، نسبت تنش فشاری به کرنش فشاری حاصل به عنوان درصد ابعاد اصلی بیان میشود. |
Compression Seal: | آب بند فشرده: آب بند بر اساس اصل فشرده شدن برای پر کردن فضای خالی کار می کند. |
Compression Set: | مجموعه فشرده سازی: تغییر شکل دائمی لاستیک پس از اشتراک در فشرده سازی برای یک دوره زمانی. به طور خاص به عنوان نسبت تغییر ابعاد به کرنش فشاری تعیین می شود. یا مقداری که یک ماده الاستومری پس از رها شدن از یک بار فشاری ثابت به اندازه اولیه خود باز نمی گردد. |
Conductivity | رسانایی: الاستومرها زمانی رسانا در نظر گرفته می شوند که دارای مقاومت جریان مستقیم کمتر از 1000000 اهم بر سانتی متر باشند. |
Contact Force (Contact Load) | نیروی تماس (بار تماس): فشار مجموع رابط بین آب بند و سطح مجاور. |
Controlled Gap Seal | آب بند شکاف کنترل شده: آب بندی که برای حفظ فاصله ثابت با شفت طراحی شده است. |
Copolymer | کوپلیمر: یک ماده پلیمری که مولکول های دو یا چند نوع مختلف را به خطر می اندازد. |
Cover | پوشش: عضو یا پوشش محافظ یا تقویت کننده یک عنصر آب بند. |
Creep | خزش: حرکت یا تغییر شکل یک ماده تحت اثر تنش بار طولانی مدت. |
Crocidolite | کروسیدولیت: سیلیکات آهن فیبری یا آزبست “آبی”. |
Crown Height: | ارتفاع تاج: ارتفاع یک عنصر آب بندی (واشر) بالای سطح نگهدارنده. |
Cup | فنجان: نوع خاصی از آب بند پیستون که با هندسه آن تعریف می شود (یعنی فنجانی شکل). بلکه به عنوان توصیف یک مورد (مهر) نیز استفاده می شود. |
Cure | پخت: فرآیند ولکانیزاسیون که روی لاستیک ها اعمال می شود. |
Deflash | Deflash: فرآیند حذف مواد اضافی و ناخواسته (فلاش) از محصول نهایی. |
Degassing | گاززدایی: خروج عمدی و کنترل شده از اجزای فرار (تبخیرکننده) مواد الاستومری. |
Diametrical Clearance | فاصله قطری: شکاف بین دو سطح فلزی جفت شده که حفره داخلی غده را تشکیل می دهد. O-Ring از طریق بزرگ کردن جزئی و “فشردگی” همراه، این شکاف را برای جلوگیری از نشتی سیستم مسدود می کند. به طور خلاصه، تفاوت بین شناسه یک آب بند و قطر شفت یا میله. یا شناسه مهر و مسکن آن. |
Die Formed Ring | حلقه تشکیل شده از قالب: یک حلقه بسته بندی که به صورت مکانیکی فشرده شده و به شکل (ظاهراً) همگن فشرده می شود. |
Dielectric Strength | قدرت دی الکتریک: ولتاژ مورد نیاز برای سوراخ کردن نمونه ای با ضخامت شناخته شده و به صورت ولت بر میلی متر ضخامت بیان می شود. |
Double Acting Seal | آب بند اثر دوگانه: آب بندی برای حرکات رفت و برگشتی با قابلیت آب بندی در هر دو جهت حرکت. |
Dry Running | اجرای خشک: مالش تماس بدون وجود مایع در سطح مشترک. |
Durometer | اندازه گیری خودسرانه سختی یک ترکیب لاستیکی مربوط به مقاومت در برابر نفوذ یک نقطه فرورفتگی روی دورومتر. در مقیاس Shore A، رتبهبندی عددی سختی حاصل از مواد نرمتر با شماره کمتر (30 یا 40) تا مواد سختتر با شمارههای بالاتر (80 تا 90) انجام میشود. معمولاً با تحمل +/-5 تعیین می شود. |
Dynamic Friction | اصطکاک دینامیک: اصطکاک زمانی ایجاد می شود که حرکت نسبی بین دو سطح در تماس انجام شود. |
Dynamic Seal | آب بند دینامیک: آب بند قادر به کار با حرکت نسبی (اعم از رفت و برگشتی یا چرخشی) بین اجزای در حال آب بندی. |